نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

"عروس چینی" نایاب شد!

"عروس چینی" نایاب شد!

به علت کمبود نسبت جمعیت زنان به مردان در چین در نتیجه سیاست تک فرزندی، پدیده قاچاق زنان از کشورهای فقیر مجاور چین در حال افزایش است به طوری که گفته می‌شود 50 هزار زن از کشورهای مجاور چین به داخل این کشور برای ازدواج قاچاق شده‌اند.

به گزاش واحد مرکزی خبر، در این کشور .......

ادامه مطلب ...

زیاد جدی نگیرید

مطالب جدید زیر که بصورت خبیثانه ای بر ضد آقایان خوشگل ، خوش تیپ و با وفا نوشته شده توسط یکی از دوستان خیلی عزیز برای ما ارسال شده است ... شما زیاد جدی نگیرید

ادامه مطلب ...

اخر و عاقبت اس ام اس بازی دختر پسرا(جالب)

چند وقت پیش یکی از دخترا برام یه اس ام اس فرستاد با این مضمون
اس ام اس این بود :
خیلی بی معرفتی ، خیلی نامردی ، خیلی بی معرفتی ، خیلی بی جنبه هستی ، آخه نامرد باید از رو چی توز بفهمم موتور خریدی ؟!!!!!
منم بر اساس تجربه قبلی و تذکری که دوستان بهم داده بودن تصمیم گرفتن این سری قاطعانه تلافی کنم برای همین هم من هم براش یه اس ام اس فرستادم که :
پنج روش آدم شدن 1...2...3...4...5...بی خود نگرد تو آدم بشو نیستی
دختره هم که نمی خواست کم بیاره یه اس ام اس فرستاد که :
خیلی ببخشید..شرمنده مثل اینکه موقع بدی مزاحم شدم..فقط می خواستم بپرسم آب خوردی آفتابه رو کجا گذاشتی؟!!!


منم که دیدم نه بابا طرف روش کم نمی شه دوباره یه اس ام اس فرستادم با این متن :
به جای آب دوست داشتم جیگرتو بخورم
ولی حیف باید تا عید قربان سال دیگه صبر کنم!
اونم نامردی نکرد دوباره فرستاد که :
اسمت رو گذاشتم گل، گفتم پژمرده می شی.
اسمت رو گذاشتم خورشید، گفتم غروب می کنی.
اسمت رو گذاشتم خر، تا لااقل بارم رو ببری!!!
منم که تازه موتورم گرم شده بود اومدم اس ام اس بعدی رو بفرستم که یهو دیدم همین دختره داره زنگ می زنه دستپاچه جواب دادم بله!یهو دیدم یه صدای کلفت نخراشیده ای بدون هیچ مقدمه ای شروع کرد به بد و بیراه گفتن که فلان فلان شده تو مگه خواهر مادر نداری می خوای جیگر دختر مردم رو بخوری می دم چوب تو .... بعدم شروع کرد به تهدید که بیا فلان جا کارت دارم !!! اگه .... داری بیا اگه نیای خودم شمارت رو دارم آدرست رو گیر میارم میام اونجا ....
خلاصه خیلی گیر داده بود که من یه جا باهاش قرار بذارم برم پیشیش ! منم هر چی معذرت خواهی و اشتباه شده و از این جور حرفا فایده نداشت نمی دونستم برادرشه یا پدرش ولی هر کی بود صدای دلخراشی داشت خلاصه بعد چند دقیقه ارائه انواع فحشهای رکیک تلفن رو قطع کرد منم که فقط دست و پام می لرزید تا شب هزار جور فکرکردم .با خودم گفتم برم یه جا یه مدت خودم رو گم و گور کنم ولی دیدم فایده نداره خلاصه صبح روز بعد دوباره شماره دختره زنگ زد با خودم گفتم این دفعه اگه راه داده معذرت خواهی وگرنه دیگه خدا رحم کنه خلاصه گوشی رو جواب دادم دیدم خود دختره بود و کلی معذرت خواهی و بعدم رک و راست گفت که دیروز منتظر دوست پسرش بوده می خواسته تا اون نیومده یکم وقت کشی کنه دیده کی بهتر از ما !!! بعدم که اون پسره سر می رسه! البته گفت که یه جور سر و ته قضیه رو هم آورده !
بله !به قول یکی از دوستان مثل اینکه این دختر خانم ما رو زاپاس می خواسته ! منم برای خودم هزار تا فحش گذاشتم که فلانم و فلان اگه یه بار دیگه به اس ام اس یه دختر جواب بدم .

خبر ده دلیل عمده ی پسرانه برای زن گرفتن(طنز)!!

پسران عزیز تر از جان! قبل از دست زدن به هر گونه ازدواج، حتما این مقاله را بخوانید. اینها مهمترین دلایل ازدواج پسران جوان است. امیدوارم با آشنا شدن با این دلایل، از هر گونه ازدواج ناخواسته و نامناسب جلوگیری شود:
1- خسته شدن از زندگی یکنواخت.
هر پسر مجردی معمولا بعد از مدتی، از زندگی خود خسته می شود و در پی تغییر و تحول می گردد. هر روز یک نوع تفریح، هر روز فیلم های تکراری. مگر فقط سینما رفتن و موسیقی گوش دادن و باشگاه رفتن و اینترنت و در بازار و خیابان ها دور دور کردن(!) می تواند پاسخگوی نیاز های تفریحاتی پسران جوان باشند؟
روزمرگی انسان را بیچاره می کند تا جایی که گاهی انسان برای رهایی از آن به کارهای خطرناکی مانند زن گرفتن هم دست می زند که بسیار «جیز» است !!

2- به هم خوردن حال از خوردن املت،نیمرو و غذاهای کنسروی و آماده.
البته این بند فقط شامل کسانی می شود که به اصطلاح مجردی زندگی می کنند وگرنه کسانی که در خانه ی پدرجان هستند و دستپخت بی نظیر مادر جان را تجربه می کنند مگر گوششان دراز است که بخواهند غذاهای شور و یا احیانا کم نمک عیال را بخورند؟!

3- رفتن به بعضی از جاها مانند شهربازی و امثالهم که افراد مجرد را راه نمی دهند!
بارها به شخصه دیده ام که سردر بعضی از شهر بازی ها ، پارک ها ، کافی شاپ ها و یا حتی سینماها نوشته اند «از پذیرفتن افراد مجرد معذوریم!». خب مجردان در اینجور موارد سرخورده می شوند و می روند معتاد می شوند. معتاد شدن بهتر است یا زن گرفتن؟!

4- خراب شدن پوست دست بخاطر شستن لباس.
البته این بند شامل کسانی می شود که ماشین لباسشویی ندارند و یا هنوز تفکرات سنتی دارند و فکر می کنند زن فقط می شوید،می ساید، می روبد و غذا می پزد. نمی دانند اگر بخواهند دختر امروزی بگیرند باید لباس دو نفر را بشویند!

5- تمام شدن پول به خاطر خریدن ظروف چینی.
اشاره: از بس هنگام شستن آنها را می شکنند! باز هم می گویم فقط کسانی این بند شاملشان می شود که مجردی زندگی می کنند. در این صورت دو راه دارند: 1- اینکه زن بگیرند. 2- از ظروف ملامینی استفاده کنند!

6- سر رفتن حوصله.
خب هر کسی از تنهایی خسته می شود و دوست دارد دوستی بسیار صمیمی داشته باشد تا سر به سرش بگذارد و یا سر به سر خودش گذاشته شود! این یک چیز عادی است. البته رفیق های فاب و ناباب و غیرناباب(همان باب!) هم می توانند تا حدودی از این نیاز ها را بر آورده کنند.

7- به تنگ آمدن از فرمایشات دیگران.
مادر: پسرم، مادر بیا امشب بریم خواستگاری. چرا مخالفت می کنی مادر قربونت بره. دختر خاله ات خوبه؟ دختر زری خانم چطور؟! نکنه کسی رو زیر سر داری بلا! بگو مادر من طاقت شنیدنشو دارم!
پدر: دِ بچه برو زن بگیر دیگه! من همسن تو بودم سه تا بچه داشتم. دختر عمت چطوره؟ چی؟ نه؟ برو گمشو پسره ی الدنگ علاف الپر الاغ!!

8- شنیدن جمله ی (این پسره دیگه آدم شده!) از گوشه و کنار!
خود زنی تا چه حد؟! به هر حال هر کس نیاز به مورد توجه قرار گرفتن و دیده شدن و تعریف شنیدن دارد دیگر!

9- میل به بالندگی و شکوفایی!
بدون شرح!

و اما مهم ترین دلیل:
10- فرار کردن از رفتن به سربازی در شهر غریب و ناشناس.
زن گرفتن باعث می شود در شهر خودت خدمت مقدس سربازی را انجام بدهی! بعضی ها برای اینکه از خانواده خود دور نباشند به این راهکار هم دست می زنند.

و در آخر پسر عزیز، اگر شما هیچ کدام از شرایط بالا را ندارید، به هیچ عنوان اقدام به زن گرفتن ننمایید. همین زندگیتان چه عیبی دارد؟ خوش باشید و لذت ببرید

به نظر شما مشاهیر جهان قبلا چکاره بودن؟

آدولف هیتلر.............دیکتاتور آلمان..............نقاش پوستر

آلبرت انیشتن..............فیزیکدان........ ........منشی اداره ثبت

الویس پریسلی...........خواننده............. .......راننده کامیون

امیرکبیر....................صدراعظم ناصرالدین شاه........آشپز

او هنری....................نویسنده........ ....................گاوچران

جرالدفورد .........رئیس جمهور آمریکا.........مانکن لباس مردانه

جوزپه گاریبالدی..........انقلابی ایتالیایی..................ملوان

جیمی کارتر...............رئیس جمهور آمریکا..............بادام کار

رونالد ریگان.........رئیس جمهور آمریکا..............هنرپیشه سینما

شون کانری...... هنرپیشه سینما.........بنا و راننده کامیون

کلارک گیبل...............هنرپیشه سینما..................چوب بر

ویلیام فالکنر.........نویسنده............... .نقاش ساختمان

گاندی.............رهبر فقید هند.....................وکیل دادگستری

جرج واشنگتن.......اولین رئیس جمهور آمریکا........کشاورز

نادرشاه افشار.....موسس سلسله افشاریه.......پوستین دوز

یعقوب لیث...............سرسلسله صفاریان.............رویگر

امیر اسماعیل سامانی...سرسلسله امرای سامانی...ساربان

خیلی جالبه حتما بخونید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آیا می‌دانستید که اصل و نسب برخی از واژه‌ها و عبارات مصطلح در زبان فارسی در واژ‌ه‌ها عبارتی از یک زبان بیگانه قرار دارد و شکل دگرگون شده آن وارد زبان عامه ما شده است؟

به نمونه‌های زیر توجه کنید:

*زِ پرتی: *واژة روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان
قزاق‌های روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران
می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار
کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.

* *

*هشلهف:* مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از
یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جملة انگلیسی (I
shall haveبه معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند
ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژة مسخره آمیز
را برای هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار
می‌برند.

* *

*چُسان فُسان: *از واژة روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده
گرفته شده است.*

***

*شِر و وِر: *از واژة فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته
شده است.

*
**فاستونی:* پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته
شده است و بوستونی می‌گفته‌اند.

*
**اسکناس: *از واژة روسی Assignatsia که خود از واژة فرانسوی Assignat به معنی
برگة دارای ضمانت گرفته شده است.*

*

*فکسنی: *از واژة روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و
واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.

*
**لگوری (دگوری هم می‌گویند): *یادگار سربازخانه‌های ایران در دوران تصدی
سوئدی‌ها است که به زبان آلمانی (Lagerhure) به فاحشة کم‌بها یا فاحشة نظامی
می‌گفتند.

*
**نخاله: *یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به
آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به
درد نخور هم استفاده کرده‌اند

عجیب ولی واقعی ! چه میکنه این جهان پهلوان حسین رضازاده

هادی ساعی بسیار خوش اخلاق و خوش سفر است . چیزی که اصلا به قیافه اش نمی خورد ! چند وقت پیش به اتفاق هم به دوبی رفته بودیم . هادی انقدر پر نشاط بود و بذله گویی می کردکه خیلی از ایرانی های دوبی تعجب کرده بودند . این خاطره را هادی ساعی در رستوران آبشار برایم تعریف کرد ......... حسین رضازاده از المپیک بر گشته بود . هر کسی می خواست خودی نشان بدهد و از او تقدیر کند . کارخانه ها و شرکت ها از هم سبقت می گرفتند . سایپا تصمیم گرفته بود یک ماکسیما به رضا زاده بدهد . مراسمی برگزار کردند . من هم دعوت بودم . گروه موزیک ارتش سرود ملی زد و قرآن تلاوت شد و مدیر عامل وقت سایپا (مهندس قلعه بانی ) روی صحنه رفت و کلی از سجایای اخلاقی جهان پهلوان حسین رضا زاده تعریف کرد . مجری برنامه از حاضران خواست که چند دقیقه به محوطه باز تالار بروند تا کلید خودرو در حضور عکاسان و خبرنگاران به رضازاده هدیه شود . حالا جمعیتی نزدیک به هزار نفر کنار ماکسیما ایستاده ایم تا قلعه بانی کلید را به رضازاده بدهد . فلاش مکرر دوربینها این صحنه را ثبت می کنند .... حسین کلید را گرفت و سوار ماشین شد . چند دورمقابل دوربینها چرخید و از درب محوطه بیرون رفت . -گفتند لابد رفت تا ماشین را امتحان کند و الان بر می گردد . هزار مهمان و خبرنگار و مدیران سایپا نزدیک به یک ساعت چشمشان به در خشک شد ولی جهان پهلوان بر نگشت !!!.... کمی نگران شدم و به موبایلش زنگ زدم . بلافاصله گوشی را بر داشت . پرسیدم که حسین کجا رفتی آخه ؟! اینها همه منتظرند ....... با خونسردی کامل گفت " من الان تو راه اردبیلم ... ازشون تشکر کن .... بگو ماشین خوبیه ..... دستشون درد نکنه" هم به شدت تعجب کرده بودم و هم از ته دلم می خندیدم.

انواع داداش برای دخترها

انواع داداش برای دخترها

اصولا دخترهای این زمونه هفت - هشت نوع داداش دارند. هر کدوم از داداشاشونو هم واسه یه کاری می‌خوان.

داداش شماره یک: بچه پولدار
ماشین داره، رستوران خوب میرن باهم! اینترنت 24 ساعته مجانی هم بعنوان اشانتیون بهشون میده.

داداش شماره دو: یه پسر رومانتیک
خوراک درددل بشینن نصفه شبها با هم درد دل کنن و گریه کنن با هم.

داداش شماره سه: بچه خلاف و شر چت روم
هر پسری بخواهد تو اینترنت اذیتشون کنه، خان داداش جون حالشو می‌گیره.

دادش شماره چهار: از نوع هنری
خوراک رفتن باهم به سینما، تئاتر و موزه و محافل نقد فیلم. بلیط جشنواره فجرشون تضمینیه. موهای این مدل داداش ترجیحا بلنده. به اضافه ریش‌هایی مدل‌دار!

داداش شماره پنج: خوش تیپ
خوراک اینه که ببره با خودش به دوستاش پز بده بگه: نگاه کنین، چه داداش جیگری دارم! داداش من خیلی خوش تیپه!

داداش شماره شش: بچه معروف
هر هفته پنج‌شنبه‌ها یه پارتی دعوتت می کنه. رقصشم خوبه. همه مدله بلده برقصه!

داداش شماره هفت: متخصص کامپیوتر
هر وقت کامپیوترت خراب شد و گند زدی به سر تا پای سخت‌افزار و نرم‌افزار و هرچی‌افزار داداش جونت میاد برات درست می‌کنه!

داداش شماره هشت: بچه مثبت
بچه مودبیه، وقتی میری باهاش بیرون لپ‌هاش سرخ میشه. خوراک اینه ببری به مامانت نشون بدی، بگی مامان جون این دوست پسره منه! مامانت عاشق این جور پسراست

دختر ها حتما بخونید چون بعد از ازدواج به دردتون میخوره

زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر روانشناس میره ... دکتر می پرسه : چه اتفاقی افتاده؟ خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه !!! دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه : هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده. دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت !!! خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!!! دکتر گفت: میبینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن 

 

مسعود تیلور

 

.

پای راست شما احمق است،

پای راست شما احمق است، باور نمی‌کنید؟ پس این تست را انجام دهید!!؟



در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و ...

در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و در جهت عقربه های ساعت بصورت دایره ای بچرخانید
همزمان با این عمل با دست راست خود عدد 6 (عدد شش فارسی) را در هوا بنویسید.
مشاهده خواهید کرد که پایتان نیز جهت حرکت خود را تغییر می‌دهد!
امتحان کنید
دیدید گفتم. کاری از دستتان بر نمی‌آید. پای راستتان احمق است!