نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

نخونی از دستت رفته

خبر ده دلیل عمده ی پسرانه برای زن گرفتن(طنز)!!

پسران عزیز تر از جان! قبل از دست زدن به هر گونه ازدواج، حتما این مقاله را بخوانید. اینها مهمترین دلایل ازدواج پسران جوان است. امیدوارم با آشنا شدن با این دلایل، از هر گونه ازدواج ناخواسته و نامناسب جلوگیری شود:
1- خسته شدن از زندگی یکنواخت.
هر پسر مجردی معمولا بعد از مدتی، از زندگی خود خسته می شود و در پی تغییر و تحول می گردد. هر روز یک نوع تفریح، هر روز فیلم های تکراری. مگر فقط سینما رفتن و موسیقی گوش دادن و باشگاه رفتن و اینترنت و در بازار و خیابان ها دور دور کردن(!) می تواند پاسخگوی نیاز های تفریحاتی پسران جوان باشند؟
روزمرگی انسان را بیچاره می کند تا جایی که گاهی انسان برای رهایی از آن به کارهای خطرناکی مانند زن گرفتن هم دست می زند که بسیار «جیز» است !!

2- به هم خوردن حال از خوردن املت،نیمرو و غذاهای کنسروی و آماده.
البته این بند فقط شامل کسانی می شود که به اصطلاح مجردی زندگی می کنند وگرنه کسانی که در خانه ی پدرجان هستند و دستپخت بی نظیر مادر جان را تجربه می کنند مگر گوششان دراز است که بخواهند غذاهای شور و یا احیانا کم نمک عیال را بخورند؟!

3- رفتن به بعضی از جاها مانند شهربازی و امثالهم که افراد مجرد را راه نمی دهند!
بارها به شخصه دیده ام که سردر بعضی از شهر بازی ها ، پارک ها ، کافی شاپ ها و یا حتی سینماها نوشته اند «از پذیرفتن افراد مجرد معذوریم!». خب مجردان در اینجور موارد سرخورده می شوند و می روند معتاد می شوند. معتاد شدن بهتر است یا زن گرفتن؟!

4- خراب شدن پوست دست بخاطر شستن لباس.
البته این بند شامل کسانی می شود که ماشین لباسشویی ندارند و یا هنوز تفکرات سنتی دارند و فکر می کنند زن فقط می شوید،می ساید، می روبد و غذا می پزد. نمی دانند اگر بخواهند دختر امروزی بگیرند باید لباس دو نفر را بشویند!

5- تمام شدن پول به خاطر خریدن ظروف چینی.
اشاره: از بس هنگام شستن آنها را می شکنند! باز هم می گویم فقط کسانی این بند شاملشان می شود که مجردی زندگی می کنند. در این صورت دو راه دارند: 1- اینکه زن بگیرند. 2- از ظروف ملامینی استفاده کنند!

6- سر رفتن حوصله.
خب هر کسی از تنهایی خسته می شود و دوست دارد دوستی بسیار صمیمی داشته باشد تا سر به سرش بگذارد و یا سر به سر خودش گذاشته شود! این یک چیز عادی است. البته رفیق های فاب و ناباب و غیرناباب(همان باب!) هم می توانند تا حدودی از این نیاز ها را بر آورده کنند.

7- به تنگ آمدن از فرمایشات دیگران.
مادر: پسرم، مادر بیا امشب بریم خواستگاری. چرا مخالفت می کنی مادر قربونت بره. دختر خاله ات خوبه؟ دختر زری خانم چطور؟! نکنه کسی رو زیر سر داری بلا! بگو مادر من طاقت شنیدنشو دارم!
پدر: دِ بچه برو زن بگیر دیگه! من همسن تو بودم سه تا بچه داشتم. دختر عمت چطوره؟ چی؟ نه؟ برو گمشو پسره ی الدنگ علاف الپر الاغ!!

8- شنیدن جمله ی (این پسره دیگه آدم شده!) از گوشه و کنار!
خود زنی تا چه حد؟! به هر حال هر کس نیاز به مورد توجه قرار گرفتن و دیده شدن و تعریف شنیدن دارد دیگر!

9- میل به بالندگی و شکوفایی!
بدون شرح!

و اما مهم ترین دلیل:
10- فرار کردن از رفتن به سربازی در شهر غریب و ناشناس.
زن گرفتن باعث می شود در شهر خودت خدمت مقدس سربازی را انجام بدهی! بعضی ها برای اینکه از خانواده خود دور نباشند به این راهکار هم دست می زنند.

و در آخر پسر عزیز، اگر شما هیچ کدام از شرایط بالا را ندارید، به هیچ عنوان اقدام به زن گرفتن ننمایید. همین زندگیتان چه عیبی دارد؟ خوش باشید و لذت ببرید

به نظر شما مشاهیر جهان قبلا چکاره بودن؟

آدولف هیتلر.............دیکتاتور آلمان..............نقاش پوستر

آلبرت انیشتن..............فیزیکدان........ ........منشی اداره ثبت

الویس پریسلی...........خواننده............. .......راننده کامیون

امیرکبیر....................صدراعظم ناصرالدین شاه........آشپز

او هنری....................نویسنده........ ....................گاوچران

جرالدفورد .........رئیس جمهور آمریکا.........مانکن لباس مردانه

جوزپه گاریبالدی..........انقلابی ایتالیایی..................ملوان

جیمی کارتر...............رئیس جمهور آمریکا..............بادام کار

رونالد ریگان.........رئیس جمهور آمریکا..............هنرپیشه سینما

شون کانری...... هنرپیشه سینما.........بنا و راننده کامیون

کلارک گیبل...............هنرپیشه سینما..................چوب بر

ویلیام فالکنر.........نویسنده............... .نقاش ساختمان

گاندی.............رهبر فقید هند.....................وکیل دادگستری

جرج واشنگتن.......اولین رئیس جمهور آمریکا........کشاورز

نادرشاه افشار.....موسس سلسله افشاریه.......پوستین دوز

یعقوب لیث...............سرسلسله صفاریان.............رویگر

امیر اسماعیل سامانی...سرسلسله امرای سامانی...ساربان

خیلی جالبه حتما بخونید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آیا می‌دانستید که اصل و نسب برخی از واژه‌ها و عبارات مصطلح در زبان فارسی در واژ‌ه‌ها عبارتی از یک زبان بیگانه قرار دارد و شکل دگرگون شده آن وارد زبان عامه ما شده است؟

به نمونه‌های زیر توجه کنید:

*زِ پرتی: *واژة روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان
قزاق‌های روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران
می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار
کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.

* *

*هشلهف:* مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از
یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جملة انگلیسی (I
shall haveبه معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند
ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژة مسخره آمیز
را برای هر واژة عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار
می‌برند.

* *

*چُسان فُسان: *از واژة روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده
گرفته شده است.*

***

*شِر و وِر: *از واژة فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته
شده است.

*
**فاستونی:* پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته
شده است و بوستونی می‌گفته‌اند.

*
**اسکناس: *از واژة روسی Assignatsia که خود از واژة فرانسوی Assignat به معنی
برگة دارای ضمانت گرفته شده است.*

*

*فکسنی: *از واژة روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و
واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.

*
**لگوری (دگوری هم می‌گویند): *یادگار سربازخانه‌های ایران در دوران تصدی
سوئدی‌ها است که به زبان آلمانی (Lagerhure) به فاحشة کم‌بها یا فاحشة نظامی
می‌گفتند.

*
**نخاله: *یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به
آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به
درد نخور هم استفاده کرده‌اند

عجیب ولی واقعی ! چه میکنه این جهان پهلوان حسین رضازاده

هادی ساعی بسیار خوش اخلاق و خوش سفر است . چیزی که اصلا به قیافه اش نمی خورد ! چند وقت پیش به اتفاق هم به دوبی رفته بودیم . هادی انقدر پر نشاط بود و بذله گویی می کردکه خیلی از ایرانی های دوبی تعجب کرده بودند . این خاطره را هادی ساعی در رستوران آبشار برایم تعریف کرد ......... حسین رضازاده از المپیک بر گشته بود . هر کسی می خواست خودی نشان بدهد و از او تقدیر کند . کارخانه ها و شرکت ها از هم سبقت می گرفتند . سایپا تصمیم گرفته بود یک ماکسیما به رضا زاده بدهد . مراسمی برگزار کردند . من هم دعوت بودم . گروه موزیک ارتش سرود ملی زد و قرآن تلاوت شد و مدیر عامل وقت سایپا (مهندس قلعه بانی ) روی صحنه رفت و کلی از سجایای اخلاقی جهان پهلوان حسین رضا زاده تعریف کرد . مجری برنامه از حاضران خواست که چند دقیقه به محوطه باز تالار بروند تا کلید خودرو در حضور عکاسان و خبرنگاران به رضازاده هدیه شود . حالا جمعیتی نزدیک به هزار نفر کنار ماکسیما ایستاده ایم تا قلعه بانی کلید را به رضازاده بدهد . فلاش مکرر دوربینها این صحنه را ثبت می کنند .... حسین کلید را گرفت و سوار ماشین شد . چند دورمقابل دوربینها چرخید و از درب محوطه بیرون رفت . -گفتند لابد رفت تا ماشین را امتحان کند و الان بر می گردد . هزار مهمان و خبرنگار و مدیران سایپا نزدیک به یک ساعت چشمشان به در خشک شد ولی جهان پهلوان بر نگشت !!!.... کمی نگران شدم و به موبایلش زنگ زدم . بلافاصله گوشی را بر داشت . پرسیدم که حسین کجا رفتی آخه ؟! اینها همه منتظرند ....... با خونسردی کامل گفت " من الان تو راه اردبیلم ... ازشون تشکر کن .... بگو ماشین خوبیه ..... دستشون درد نکنه" هم به شدت تعجب کرده بودم و هم از ته دلم می خندیدم.

انواع داداش برای دخترها

انواع داداش برای دخترها

اصولا دخترهای این زمونه هفت - هشت نوع داداش دارند. هر کدوم از داداشاشونو هم واسه یه کاری می‌خوان.

داداش شماره یک: بچه پولدار
ماشین داره، رستوران خوب میرن باهم! اینترنت 24 ساعته مجانی هم بعنوان اشانتیون بهشون میده.

داداش شماره دو: یه پسر رومانتیک
خوراک درددل بشینن نصفه شبها با هم درد دل کنن و گریه کنن با هم.

داداش شماره سه: بچه خلاف و شر چت روم
هر پسری بخواهد تو اینترنت اذیتشون کنه، خان داداش جون حالشو می‌گیره.

دادش شماره چهار: از نوع هنری
خوراک رفتن باهم به سینما، تئاتر و موزه و محافل نقد فیلم. بلیط جشنواره فجرشون تضمینیه. موهای این مدل داداش ترجیحا بلنده. به اضافه ریش‌هایی مدل‌دار!

داداش شماره پنج: خوش تیپ
خوراک اینه که ببره با خودش به دوستاش پز بده بگه: نگاه کنین، چه داداش جیگری دارم! داداش من خیلی خوش تیپه!

داداش شماره شش: بچه معروف
هر هفته پنج‌شنبه‌ها یه پارتی دعوتت می کنه. رقصشم خوبه. همه مدله بلده برقصه!

داداش شماره هفت: متخصص کامپیوتر
هر وقت کامپیوترت خراب شد و گند زدی به سر تا پای سخت‌افزار و نرم‌افزار و هرچی‌افزار داداش جونت میاد برات درست می‌کنه!

داداش شماره هشت: بچه مثبت
بچه مودبیه، وقتی میری باهاش بیرون لپ‌هاش سرخ میشه. خوراک اینه ببری به مامانت نشون بدی، بگی مامان جون این دوست پسره منه! مامانت عاشق این جور پسراست

مذاکره یه مرد روحانی باخدا

مذاکره یه مرد روحانی باخدا


یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت:
 "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و
جهنم چه شکلی هستند؟
خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد!
افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!"
آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت!
افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!"
وقتی که عیسی مسیح مصلوب شد، داشت به شما فکر می کرد!
تخمین زده شده که 93% از مردم این متن را برای دیگران ارسال نخواهند کرد. ولی اگر شما جزء آن 7% باقی مانده می باشید، این پیام را با تیتر "7%" ارسال کنید!
من جزء آن 7% بودم! و به یاد داشته باشید، من همیشه حاضرم تا قاشق غذای خود را با شما تقسیم کنم

دختر ها حتما بخونید چون بعد از ازدواج به دردتون میخوره

زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر روانشناس میره ... دکتر می پرسه : چه اتفاقی افتاده؟ خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه !!! دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه : هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده. دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت !!! خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!!! دکتر گفت: میبینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن 

 

مسعود تیلور

 

.

پیدا کردن موقعیت ماهواره ها در آسمان برای تنظیم آنتن

پیدا کردن موقعیت ماهواره ها در آسمان برای تنظیم آنتن

شما بارها شنیده اید که وقتی ماهواره ای را نام می برند موقعیت آن را هم می گویند. مثل هاتبرد که به نام تنها ماهواره اکتفا نمی شود بلکه درست ترآن هاتبرد 13 درجه شرقی است. که با Hotbird 13° E  نمایش می دهند. حرف E مخفف کلمه East به معنی شرق و  متقابلا حرف W به معنی غرب (West) می باشد.

حالا برای توضیح این مطلب باید کمی به جغرافی بپردازیم. من نهایت سعی خودم را خواهم کرد که خیلی ساده شرح دهم و تا آنجا که ممکن است از طرح مطالب پیچیده پرهیز کنم.

اگر به نقشه کره زمین نگاه کنید ، کره زمین را به برش های طولی و عرضی تقسیم می کنند. این کار برای  تعیین دقیق موقعیت بکار می رود. خطوط  طولی را نصف النهار (Longitude) و خطوط عرضی را مدار(Latitude) می نامند. به طور قراردادی مداری که دقیقا منطبق با خط استوا است مدار صفر درجه نام گذاری کرده اند. مداری که در قطب قرار دارد مدار 90 درجه است. هرچه مقدار عددی مدار به 90 نزدیک تر شود یعنی آنجا به قطب نزدیک تر است و بالعکس. به عنوان مثال استکهلم روی مدار 59,3  درجه قرار دارد و تهران بر روی مدار 35,7 درجه . به دنبال این اعداد باید کلمه شمالی و جنوبی هم آورده شود. به این معنی که اگر نقطه مورد نظر روی نیمکره شمالی واقع شده باشد کلمه شمالی و اگر بر روی نیمکره جنوبی باشد کلمه جنوبی را به یدک می کشد. در مورد مثال بالا هر دو شهر در نیمکره شمالی قرار دارند . پس می گوییم استکهلم در مدار 59,3 درجه شمالی قرار دارد یا در مورد تهران 35,7 درجه شمالی. در مورد مدارها به نظر منطقی می رسد که مدار صفر  یا همان رفرنس را خط استوا قرار داده اند ولی در مورد نصفالنهار ها چی؟ برای نصفالنهار ها ، نصف النهار رفرنس یا صفر را خط فرضی قرار داده اند که از گرینویچ لندن می گذرد. حالا چرا گرینویچ وجای دیگری نه. مساله بیشتر ربط به گردن کلفتی دارد! در آن زمان انگلستان ابر قدرت دنیا بود یا به قول خودشان “آفتاب هیچگاه در امپراطوری انگلستان غروب نمی کرد” و صد البته بیشتر دانشمندان صاحب نظر در این مسایل نیز انگلیسی بودند. به هر حال نصف النهار گرینویچ به صورت قرار دادی کره زمین را به دو بخش غربی و شرقی تقسیم می کند. با این حساب استکهلم روی نصف النهار  18 درجه شرقی و تهران 51,4 درجه شرقی قرار دارند. یعنی اگر هر دو شهر را بر روی نقشه نگاه کنیم هر دو در طرف راست ( شرق) خط گرینویچ قرار دارند. 

در مورد تعیین موقعیت ماهواره ها در آسمان هم به همین گونه عمل می شود. موقعیت مداری همه ماهواره ها بدلیل اینکه در مدار ژئو سنکرون (بالای خط استوا و ارتفاع 36600 کیلومتر)قرار دارند همگی صفر است و آن را بیان نمی کنند بلکه فقط موقعیت ماهواره ها را از نظر شرقی و غربی بودن نسبت به خط گرینویچ بیان می کنند. حالا با این توضیح بایستی معما برای شما حل شده باشد. وقتی می گویند ماهواره هاتبرد 13 درجه شرقی یعنی 13 درجه از خط مبدا گرینویچ به سمت شرق . به بیان دیگر اگر ناظری به آسمان نگاه کند ماهواره هاتبرد در سمت چپ گرینویچ قرار می گیرد.

برای تنظیم آنتن ماهواره از قوائد بالا کمک گرفته می شود. همانطور که مثال زدم استکهلم در موقعیت 18 درجه شرقی قرار دارد برای قرار دادن آنتن به سمت هاتبرد °13  شرقی به این صورت عمل می کنیم:

  5=18-13 معنی این محاسبه ساده اینست که هاتبرد نسبت به شهر استکهلم 5 درجه انحراف مثبت دارد. به بیان دیگر  اگرپشت آنتن ایستاده ، آنتن را رو به جنوب قرار دهیم سپس حدود 5 درجه آنتن را به سمت راست بچرخانیم این نقطه موقعیت حدودی هاتبرد است. ولی این همه ماجرا نیست بلکه زاویه آنتن با سطح افقی نیز مطرح است. خوشبختانه برای این زاویه در پشت آنتن ها درجه بندی قرار داده شده است که با شل کردن پیچ آن قابل تنظیم است. به این زاویه زاویه فراز یا Elevation  می گویند.

 

زاویه فراز

برای هاتبرد در موقعیت استکهلم این زاویه باید روی 22,5 درجه تنظیم شود و برای تهران 32 درجه . از روی این اعداد می توان نتیجه گرفت که آنتن هایی که در تهران به سمت هاتبرد قرار دارند بیشتر به سمت آسمان قرار دارند تا استکهلم. دلیل آن هم بسیار واضح است : تهران نسبت به استکهلم در مدار پایینتری (به استوا نزدیک تر ) قرار دارد.

آخرین مساله ای که باقی می ماند یاد گرفتن  قوائد زاویه انحراف است که در مورد هاتبرد 5 درجه حساب شد.

-         برای ماهواره های شرقی: اگر درجه انحراف مثبت باشد آنتن را به سمت راست می چرخانیم (مانند هاتبرد) و اگر درجه انحراف منفی باشد ، آنتن را به سمت چپ چرخانده می شود.مانند آسترا 19 درجه شرقی  1-=19-18    بنابراین آنتن را حدود 1 درجه از نقطه جنوب به سمت چپ مچرخانیم.

-         برای ماهواره های غربی: در این حالت موقعیت درجه ای ماهواره با موقعیت مکان جمع زده می شود. به عنوان مثال این زاویه برای ماهواره تل استار 12 که در 15 درجه غربی قرار دارد این گونه حساب می شود : 18+15=33 یعنی اگر پشت آنتن قرار گیریم 33 درجه باید آنتن را از نقطه جنوب به سمت راست بچرخانیم.

 این روش برای تنظیم آنتن ماهواره به نظرم ساده ترین روشی است که می تواند برای افراد آماتور در یک منطقه معین مثل استکهلم مفید  و کاربردی باشد وگرنه در آموزش افراد حرفه ای  برای این کار از این روش استفاده نمی شود. هر چند من شخصا افراد حرفه ای را  دیده ام که از همین روش شرح داده شده استفاده می کنند و خیلی هم راضی هستند. دلیل آن هم اینست که افراد مذکور مدت های مدیدی است که در منطقه ای معین آنتن نصب می کنند و به اصطلاح دستشان عادت کرده است. حال اگر این افراد را به کشور دیگری با موقعیت جغرافیایی متفاوتی ببرید و بگویید آنتن را تنظیم کن به احتمال زیاد تو گل گیر خواهند کرد. به طور خلاصه باید بگویم اصولا افراد حرفه ای از زاویه ای استفاده می کنند که به آن زاویه Azimuth  می گویند. Azimuth قوس افقی در جهت عقربه های ساعت است که نقطه شمال مبنای آن (نقطه صفر) تلقی می شود. زاویه ها را با قطب نما اندازه گیری می کنند. به خاطر همین در مورد مثال هاتبرد چرخاندن آنتن به مقدار 5 درجه به سمت راست دیگر کارساز نیست چرا که زاویهAzimuth را با قطب نما اندازه گیری می کنند و قطب مغناطیسی  با قطب واقعی کره زمین منطبق نمی باشد. برای آنها که کنجکاوی های عالمانه بیشتری در این مورد می کنند می توان همان مثال هاتبرد را این دفعه با زاویه Azimuth آورد.  زاویه Azimuth  برای هاتبرد در استکهلم 181,1 درجه است.بدین معنی که با کمک قطب نما  به مقدار 181,1 درجه از راستای شمال در جهت عقربه های ساعت باید آنتن خود را بچرخانید تا آنتن شما در جهت ماهواره هاتبرد قرار گیرد. زاویه فراز برای هر دو روش همان 22,5 درجه است.برای بدست آوردن مختصات و زاویه ها برای هر جای دنیا سایت بسیار مفید http://www.dishpointer.com  توصیه می شود. نکته بسیار جالب این سایت این است که با google map تلفیق شده است. نکته آخر اینکه شمایی که می خواهید احیانا یک یا دو بار در طول زندگی تان آنتن ماهواره تنظیم کنید به باورم همان روش چشمی برایتان راحت تر است تا با قطب نما وگرنه در انتخاب روش صلاح خویش خسروان دانند.

4 مورد که شما هرگز در مورد موبایل نشنیده اید!!

مواردی وجود دارد که می‌توان در مواقع فوری خطرناک انجام داد. موبایل شما می‌تواند یک نجات دهنده زندگی یا یک ابزار فوری برای نجات باشد. مواردی را که می‌توانید با موبایل انجام دهید را ببینید.

اول - وضعیت فوق العادهشماره تلفن وضعیت فوق العاده در تمام دنیا 112 است. اگر شما در یک مکان خارج از محدوده شبکه موبایل خود قرار داشته باشید، شماره 112 را بگیرید و موبایل در هر شبکه موجود جستجو می‌کند تا یک تماس وضعیت فوق العاده برای شما برقرار کند و جالب اینکه این شماره حتی زمانیکه صفحه کلید قفل است نیز کار می‌کند. امتحان کنید.

دوم - آیا تا بحال کلیدهای خود را در ماشین جاگذاشته‌اید؟ آیا ماشین شما یک دستگاه ورود از راه دور بدون کلید دارد؟ این وسیله می‌تواند روزی مفید باشد. یک دلیل خوب برای داشتن یک موبایل: اگر شما کلیدهای خود را در ماشین جاگذاشته باشید، به موبایل یک نفر در منزل از طریق موبایل خودتان تماس بگیرید. تلفن خود را در حدود فاصله 1 متر از ماشین قرار دهید و از فرد مقابل در منزل بخواهید که کلید قفل بازکن را فشار دهد و آنرا نزدیک موبایل خود قرار دهد. قفل ماشین شما باز خواهد شد. با این کار نیاز نیست کسی کلیدها را شخصاً بیاورد. فاصله هیچ تاثیری ندارد. شما می‌توانید کیلومترها فاصله داشته باشید، اگر شما بتوانید با کسی که کنترل ماشین شما را دارد ارتباط برقرار کنید، شما می‌توانید قفل ماشین خود را باز کنید.

سوم - قدرت باطری مخفی شده
در نظر بگیرید باطری موبایل شما خیلی کم است. برای فعال کردن کلیدهای #0733* را فشار دهید. موبایل شما با این اندوخته راه اندازی مجدد خواهد شد و موبایل افزایش 50 % در باطری را نشان می‌دهد. این فضای اندوخته هنگامیکه موبایل خود را شارژ می‌کنید، خودبه خود شارژ خواهد شد.

چهارم - چگونه یک موبایل دزدیده شده را غیرفعال کنیم؟
برای چک کردن شماره سریال موبایل خود، کلیدهای زیر را به ترتیب فشار دهید:
 #06#*یک کد دیجیتالی روی صفحه نمایش ظاهر می‌شود. این شماره مختص دستگاه شما است. این شماره را یادداشت کنید و در جایی امن نگه دارید. هنگامیکه موبایل شما دزدیده می‌شود، شما می‌توانید به پشتیبان شبکه خود تماس بگیرید و این کد را به آنها بدهید. سپس آنها قادر خواهند بود دستگاه شما را مسدود کنند، حتی اگر دزدها SIM کارت را عوض کرده باشند. تلفن شما کاملاً غیرقابل استفاده خواهد شد. شما ممکن است نتوانید موبایل خود را بازپس گیرید، اما حداقل می‌دانید کسیکه آنرا دزدیده است دیگر نمی‌تواند از آن استفاده کند یا آنرا بفروشد. اگر هر کسی این کار را بکند، دیگر دزدین موبایل هیچ فایده‌ای نخواهد داشت.

پای راست شما احمق است،

پای راست شما احمق است، باور نمی‌کنید؟ پس این تست را انجام دهید!!؟



در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و ...

در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و در جهت عقربه های ساعت بصورت دایره ای بچرخانید
همزمان با این عمل با دست راست خود عدد 6 (عدد شش فارسی) را در هوا بنویسید.
مشاهده خواهید کرد که پایتان نیز جهت حرکت خود را تغییر می‌دهد!
امتحان کنید
دیدید گفتم. کاری از دستتان بر نمی‌آید. پای راستتان احمق است!